دادنگار

نوشتاری بر داد - در این وبلاگ می خواهم علاوه بر حقوق داخلی به برخی مسائل حقوقی بپردازم که در حقوق دیگر کشورها یا در سطح بین المللی مطرح می شود امیدوارم که برای علاقمندان قابل استفاده باشد. البته خواهشمندم انتقادات و پیشنهادات فراموش نشود.

دادنگار

نوشتاری بر داد - در این وبلاگ می خواهم علاوه بر حقوق داخلی به برخی مسائل حقوقی بپردازم که در حقوق دیگر کشورها یا در سطح بین المللی مطرح می شود امیدوارم که برای علاقمندان قابل استفاده باشد. البته خواهشمندم انتقادات و پیشنهادات فراموش نشود.

نقض حقوق نشانه بازرگانی

نشان تجاری یک آرم، واژه یا نشانه ای است که برای متمایز کردن و بازشناختن یک محصول از سایرین بکار می رود.


نقض حقوق مربوط به نشان تجاری زمانی اتفاق می افتد که در یک کسب و کار و سوداگری یک بازرگان برای فروش ویا گسترش فروش خود، بدون پروانه از شناسه تجاری(identical trademark) دیگری استفاده یا بطور بسیار گیج کننده ای از نشانه مشابه آن (confusingly similar) استفاده می کند.

عناصر نقض نشان تجاری

چهار عنصر می بایستی باشد تا بتوان یک دعوا مدنی را علیه متخلف مطرح نمود.

۱.    خواهان باید استفاده از نشانه تجاری را اثبات نماید.

۲.    نشانه تجاری باید بصورت معنای دوم در آمده باشد.

۳.    خوانده می بایستی از نشانه تجاری یا مشابه آن برای شناساندن کالا و خدمات مشابه با کالا و خدمات خواهان استفاده نماید.

۴.     کردار خوانده باعث گیج شدن مشتری در مورد اصل و ساخت کالا و خدمات بشود


 بررسی نقض علامت تجاری

 در رابطه با حق استفاده انحصاری مالک علامت تجاری از ان و ممانعت از استفاده دیگران قابل طرح می باشد البته حقوق انحصاری مالک علامت تجاری یک حق کلی و گسترده نبوده و چارچوب مشخصی دارد . محدوده استفاده انحصاری مالک علامت و در نتیجه ان جلوگیری از استفاده دیگران در چارچوب گمراهی مشتری تعریف می گردد بنابراین مالک علامت تجاری حق ندارد مانع از هرگونه استفاده ای از علامت تجاری توسط دیگران شود . این واقعیت که هدف اولیه و بنیادین علائم تجاری حمایت از مشتریان و کاهش هزینه جستجوی مشتریان می باشد و نه حمایت صرف از مالک علامت تجاری موجب می شود تا در برخی موارد تشخیص حقوق قانونی مالک علائم تجاری و در نتیجه ان احراز نقض علامت تجاری با شبهات و سختی هایی در عمل مواجه باشد . به نظر می رسد مفهوم نقض حقوق دارنده علامت تجاری عبارت است از «ارتکاب عملی که موجب تعرض به حقوق دارنده علامت تجاری شود ». بنابراین چنانچه ابهام یا ایرادی در شناسایی هر یک از حقوق دارنده علامت تجاری باشد ، ان ابهام به صورت مستقیم به حوزه مفهوم نقض سرایت خواهد کرد . بسیاری از پرونده هایی که در دادگستری شکل می گیرد ناشی از تردید هایی است که در تغییر حقوق دارنده علامت تجاری پدید امده است . در موارد بسیاری مرتکب عمل مدعی است که مرتکب نقض نشده است : زیرا اصل حق دارنده علامت تجاری را منکر است : به عبارت دیگر بیشترین پرونده هایی که در دادگستری در ارتباط با نقض حقوق دارنده علامت تجاری شکل می گیرد ، مربوط به ( شبیه سازی علامت ) است .

مسائل مطروحه

در حالی که نقض حقوق دارنده علامت تجاری از طریق به کار بردن عین علامت تجاری دیگری کمترین پرونده را دارد .

شبیه سازی علامت تجاری دیگری حالت های مختلفی دارد و در سعه و ضیق و میزان مجاز و یا غیر مجاز شبیه سازی ، نظریات مختلفی وجود دارد . در این رابطه کارشناسی که در پرونده ها به کار گرفته می شود ، رویه های یکسانی ندارد ، بنابراین تردید پذیری در حوزه مفهوم نقض علامت تجاری ناشی از زیر ساخت هایی است که در ارتباط با سعه و ضیق حقوق دارنده علامت تجاری وجود دارد . در چنین مواردینقضی کارشناس یا قاضی دادگاه برای اینکه به نتیجه درستی برسد بایستی سه عنصر و یا متغیر را در نظر بگیرد اول اینکه علائم تجاری مورد مناقشه تا چه اندازه به هم شباهت داند در ثانی کالاها و خدمات موضوع علامت تجاری تا جه اندازه به هم شباهت دارند و سوم اینکه ایا شباهت های موصوف منجر به گمراهی عموم خواهد شد یا نه ؟

رویه قضایی

در رویه قضایی هنوز اصول و مبانی لازم در جهت ایجاد وحدت رویه شکل نگرفته است و در این رابطه تا حدود زیادی سلیقه ای عمل می شود . از طرفی قانون گذار هم برای تشخیص شباهت گمراه کننده بایستی معیار هایی را ارئه نماید تا مفهوم نقض دست خوش تفسیر های شخصی متضاد نگردد : و دادگاه ها هم با توجه به معیار های ارائه شده ، رویه قضایی یکسانی را اتخاذ نمایند . به طور کلی می توان گفت نقض علامت تجاری عبارت است از هر نوع استعمال بدون اجازه از علامت یکسان یا مشابه علامت مورد نقض که باعث گمراهی مصرف کنندگان در خصوص کالاها یا خدمات شود یا باعث ورود لطمه به شهرت یا وجه تمایز علامت مورد نقض می گردد .

بیع بین المللی کالا (International Sale of Goods)

در تجارت بین المللی ممکن است شما با بسیاری از انواع قراردادهای مرتبط با هم مانند قرارداد خرید و فروش بین المللی، قرارداد ترابری کالا، تامین مالی، توزیع کالا، بیمه کالا و غیره مواجه باشید.
قرارداد بیع بین المللی دارای تاریخچه چند صد ساله هست که تحت حاکمیت اصول پذیرفته شده درسراسر جهان می باشد. دربسیاری از موارد بیع بین المللی مشکلی در انعقاد و اجرای قرارداد بوجود نمی آید ولی در هر حال مواردی هستند که نیازمند توجه بیشتر می باشند، همانند اختلافاتی احتمالی راجع به کیفیت کالاها، فرایند اعتبارات اسنادی و نحوه پرداخت بهای کالا، امور مربوط به حقوق  گمرکی و غیره که مشکلاتی از این دست گاهی موجب بروز مشکلات دیگری می شوند که بواسطه داشتن خصیصه بین المللی موضوع پیچیده تر می شود.
اختلافات در خصوص کیفیت کالاها(Non-Conformity)
متداولترین نوع اختلافات در بیع بین المللی کالاها این است که فروشنده کالای مورد انتظار خریدار را بر پایه توافق انجام شده تحویل نداده است. گاهی توافق صورت گرفته در خصوص کیفیت کالاها روشن نمی باشد که در این موارد، خریدار بدنبال راه حل هایی خواهد بود تا از پرداخت تمام بهای کالاها اجتناب نماید. در مقابل، فروشنده می خواهد تا در مقابل این اندیشه خریدار از خود محافظت نماید و مطمئن شود که بهای کامل کالا را خواهد گرفت.
اینکه چگونه یک اختلاف بروز می کند، وابسته به شرایط بسیاری است. پرواضح است همانند بررسی این موضوع  که خریدر بلافاصه پس از مطمئن شدن از عدم تطابق کالاها اقدام به شکایت نموده است یا نه، بررسی کالاها نیز می تواند نقش خوبی ایفا نماید. همچنین هنگام قضاوت در خصوص اختلاف، محتوای توافق و قانون حاکم می بایستی در نظر گرفته شود.
نکته مهم دیگر  تشخس این مساله است که اختلاف باید بوسیله دادگاه حل شود یا بوسیله دیوان داوری و این ملاحظات همگی هنگام بررسی خطر و هزینه های فرایند حقوقی حل اختلاف مهم هستند.
خطر عدم پرداخت و اطمینان از پرداخت(Security and the risk of non payment)
یکی از مهمترین مسائل بیع بین المللی اطمینان فروشنده از پرداخته شدن بهای کالا می باشد. در بیشتر موارد، ازاسناد اعتباری استفاده می شود که بموجب آن پرداخت از سوی بانکی که قبلاً مشخص شده صورت خواهد گرفت. سپس موافقت می شود که بهای خرید فقط پس از تحویل مدارک خاصی صورت گیرد. این مدارک اغلب فاکتور فروش یا لیست بسته بندی/ گزارش بارگیری ویا هر مدرک دیگر دال بر اثبات فرستاده شدن واقعی کالا به خریدار یا بارگیری بر روی وسیله حمل مانند بارنامه دریایی، راهنامه زمینی یا بارنامه هوایی می باشند.
اغلب ممکن است صدور و ارائه اعتبار اسنادی منوط به ارائه و تحویل مدارک دیگری، همانند گواهی اثبات بازرسی کالا، گواهی بیمه یا مدارکی دال بر رعایت شرایط لازم در خصوص حمل، پرداخت عوارض گمرکی، زمان تسلیم و غیره، باشد.
بطور کلی، اعتبار اسنادی به فروشنده اطمینان بسیاری در خصوص پرداخت بهای کالا می دهد. حتی اگر، گاهی خریدار تلاش داشته باشد تا از پرداخت بهای کالا جلوگیری نماید؛ همانند مواردی که، خریدار دریابد که کالاهای تحویل شده با انتظارات وی مطابقت ندارد. در موارد معدودی ممکن است که از پرداخت بهای کالا جلوگیری گردد. گاهی فروشنده با خریداری برخورد می کند که حسابهای بانکی مربوط به اعتبار اسنادی را جهت جلوگیری از پرداخت بهای کالا مسدود می کند که البته در اغلب موارد راههایی برای از میان بردن چنین محدودیتهایی وجود دارد.
حمل و نقل ، خطر و بیمه(Transporttion, Risk and Insurance)
در توافقات انجامی برای بیع بین المللی، خریدار و فروشنده می بایستی توافق نمایند که چه کسی مسئول پرداخت هزینه های حمل  کالا و چه کسی مسئول خطرات ناشی از حمل خواهد بودکه در این رابطه یکی از طرفین می باید حق بیمه را جهت پوشش کالا در قبال خطرات ترابری بپردازد.
اگر یکی از طرفین مسئولیت خطرات حمل کالا را بر عهده بگیرد، در مقابل آن، طرف دیگر اغلب باید به انجام روش مشخص از عملیات حمل یا به انجام عملیات حمل تحت شرایط توافق شده موظف باشد. همچنین دانستن اینکه کدامیک از طرفین مسئول اداره امور و تشریفات گمرکی می باشد، مهم است.
اتاق بازرگانی بین المللی شرایطی را به نام «اینکوترمز» جهت حل مشکلات مزبور تنظیم و تعریف کرده است. بوسیله استفاده از این واژه های مختصر مجموعه مشخصی از قواعد استاندارد قابل اعمال می شوند. از آنجا که اینکوترمز یا اصطلاحات مزبور بصورت بین المللی مورد پذیرش قرار گرفته اند و اعمال می شوند و از طرفی بسادگی و سرعت جهت تشخیص تعهدات طرفین در قراردادهای بیع بین المللی کالا گنجانیده می شوند، این قواعد بر همه انواع تعهدات خریدار و فروشنده، بویژه در خصوص هزینه ها و مسئولیت حمل و مسئولیت انجام امور گمرکی، حاکم خواهند بود.